اخلاص در عملاخلاص به معنی «خالصکردن، ویژهکردن، ارادت صادقداشتن.» است. مخلص کسی است، که طاعات عبادات و تمامی اعمال صالح خود را از هرگونه آلودگی و آمیختگی به غیر خدا خالصکرده، انگیزهای جز تقرّب به درگاه خدا ندارد. فهرست مندرجات۲ - اهمّیّت اخلاص ۳ - مراتب اخلاص ۴ - راههای کسب اخلاص ۴.۱ - قطع طمع از غیر خدا ۴.۲ - افزودن بر علم و یقین ۴.۳ - کم کردن آرزوها ۴.۴ - پرهیز از گناه و هوای نفس ۵ - آثار اخلاص ۵.۱ - تقرّب به خدا ۵.۲ - امدادهای الهی ۵.۳ - بصیرت و حکمت ۵.۴ - پیروزی و موفّقیّت ۵.۵ - هیبت و شوکت ۶ - عابدان مخلص ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - توصیف اجمالی اخلاصاخلاص به معنی «خالصکردن، ویژهکردن، ارادت صادقداشتن.» است. [۱]
دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ذیل لغت اخلاص.
بر اساس این معنی، مخلص کسی است، که طاعات عبادات و تمامی اعمال صالح خود را از هرگونه آلودگی و آمیختگی به غیر خدا خالصکرده، انگیزهای جز تقرّب به درگاه خدا ندارد. از این رو، فقط به او دل میبندد و تعریف و تکذیب دیگران، در نظرش یکسان است و هدف از عبادت، جلب رضایت خالق است نه کس دیگر.حضرت علی (علیهالسّلام) در این باره فرمود: «العبادة الخالصه ان لا یرجو الرّّجل الاّ ربَّهُ، و لا یخاف الا ذنبه؛ عبادت خالص آن است که مرد جز به پروردگارش امیدوار نبوده و جز از گناه خویش نهراسد.» امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «لا یصیر العبد عبداً خالصاً لله عزََّوجلَّ حتّی یصیر المدح و الذَّمُّ عنده سواء ً؛ انسان، بنده خالص خدای بزرگ نمیشود تا اینکه تعریف و تکذیب (دیگران) در نظرش یکسان باشد.» ۲ - اهمّیّت اخلاصاخلاص، معیار ارزش عبادت، مقامی از مقامات مقرّبان الهی و هدف دین است. هر کس آن را یافت، موهبتی الهی نصیبش گشته که به وسیله آن به مقامات بزرگی خواهد رسید. چرا چنین نباشد، در حالی که خداوند متعال، بندگانش را به آن امر کرده، میفرماید: «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ؛ خدا را بخوانید، در حالی که تنها برای او در دین اخلاص میورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید.» در سخنان پیشوایان معصوم، تعابیر گوناگونی، از قبیل بهترین عبادت، ثمره عبادت، غایت دین، عبادت مقرّبان الهی و مانند آن دربار فضیلت اخلاص آمده است. در اهمیت اخلاص همین بس که شرط قبولی عمل است و اگر در عملی موجود نباشد، بیهدف و بینتیجه خواهد بود. از این رو، علی (علیهالسّلام) فرمود: «من لم یصحب الاخلاص عمله لم یقبل؛ عمل هر کس که با اخلاص همراه نباشد، قبول نمیشود.» ۳ - مراتب اخلاصخالصکردن و پاکیزهنمودن عمل از غیر خدا مراتبی دارد. هر چه درجه اخلاص بیشتر باشد، عمل ارزش بیشتری نزد خدا پیدا میکند، به هدف و مقصد نزدیکتر شده و شخص را زودتر به کمال مطلوب خود میرساند و هر چه درجه اخلاص کمتر باشد، به هماناندازه از ارزش عمل کاستهشده و شخص از کمال مطلوب باز میماند و از این رهگذر درجات مؤمنان در نزد خدا متفاوت خواهد بود، چنانچه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «بالاخلاص تتفاضل مراتب المؤمنین؛ [۶]
تمیمی واحدی، عبدالواحد، شرح غررالحکم، ج۳، ص۲۱۷.
درجات مؤمنان به وسیله اخلاص برتری مییابد.»اینک برای رعایت اختصار، سه مرتبه از مراتب اخلاص را ذکر میکنیم: [۷]
نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۴۰۲.
[۸]
داوری، پرواز در ملکوت، ج۲، ص۸۰-۸۱.
الف: خالصکردن عمل، به دلیل ترس از عذاب روز قیامت، که گرچه عمل مخلصانه است، اما این نوع عبادت، عبادت بردگان است. ب: اخلاص در عمل، برای رسیدن به بهشت و آنچه در آن است مثل حورالعین، قصرهای بهشتی و مانند آن؛ که این گونه مخلصانه عملکردن نیز روشن اجیران است. ج: تصفیه عمل از هر نوع شایبهای، اعم از طمع به بهشت، ترس از جهنم، رضای مخلوق و جلب قلوب آنها، طمع به مقاصد دنیوی و مانند آن، که فقط منظور رضایت خداست. این مرتبه که بالاترین مراتب اخلاص میباشد، از آن کسانی است که غرق در محبت، عظمت و جمال الهی هستند و خدا را سزاوار پرستش یافته، عبادتش میکنند و این، عبادت آزادگان است. ۴ - راههای کسب اخلاصهمان گونه که ذکر شد، اخلاص، پاکیزهکردن عمل از هرگونه آلودگی به غیر خداست و انسان مخلص، در انجام عمل محرّکی غیر از خداوند ندارد، فقط قصد تقرّب به خداست که او را به کار وا میدارد و بس. این حالت، مقام بسیار بزرگی است و کسی میتواند، به آن برسد که غرق در محبّت خدا باشد، به حدّی که در دلش برای محبتهای دنیایی، جایی نبوده و اگر از خوراک، پوشاک، مسکن و امور مادی استفاده میکند، به خاطر لذّتبردن از آنها نباشد، بلکه به خاطر آن باشد که نیروی بیشتری برای عبادت خدا، به دست آورد. حال چه کنیم که به این درجه از اخلاص برسیم؟ در سخنان پیشوایان معصوم، راههایی برای رسیدن به اخلاص بیان شده که به اختصار ذکر میکنیم؛ ۴.۱ - قطع طمع از غیر خداامام باقر (علیهالسّلام) در این باره میفرماید: «بنده، پرستشگر واقعی خدا نمیشود، مگر آنکه از همه مخلوقات بریده و به او بپیوندد، آن گاه خداوند میفرماید: این عمل خالص برای من است و به کرمش آن را میپذیرد.» ۴.۲ - افزودن بر علم و یقینعلی (علیهالسّلام) در این باره فرمود: «ثمرة العلم اخلاص العمل؛ اخلاص عمل، ثمره و میوه علم است.» یعنی هر چه آگاهی انسان از حقایق هستی بیشتر شود و به عظمت خالق و ناچیزی خود علم پیدا کند، اخلاص او بیشتر میشود. و نیز فرمود: «اخلاص العمل من قوّة الیقین؛ اخلاص عمل از قوت یقین است.» ۴.۳ - کم کردن آرزوهاامیر مؤمنان در این زمینه فرمود: «قلِّل الامال تخلص لک الاعمال؛ آرزوها را کم کن، با اعمالت خالص گردد.» ۴.۴ - پرهیز از گناه و هوای نفسپیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «تمام الاخلاص اجتناب المحارم؛ دوریکردن از کارهای حرام کمال اخلاص است.» ۵ - آثار اخلاصاخلاص، آثار ارزندهای در سعادت انسان دارد که برخی از آنها به شرح زیر است؛ ۵.۱ - تقرّب به خداحضرت علی (علیهالسّلام) در این باره فرمود: «تقرّب العبد الی الله سبحانه باخلاص نیَّته؛ نزدیکشدن بنده به خدای سبحان به سبب خالصکردن نیت اوست.» ۵.۲ - امدادهای الهیاثر دیگر رعایت اخلاص، یاری، پشتیبانی و امدادهای الهی در زندگی فرد مخلص است.حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیهم) فرمود: «من اصعد الی الله خالص عبادته، اهبط الله الیه افضل مصلحته؛ کسی که عبادت خالصانه اش را به سوی خدا بالا بفرستد، خداوند بهترین مصلحتش را به سوی او فرو خواهد فرستاد.» ۵.۳ - بصیرت و حکمتاز دیگر آثار رعایت اخلاص، اعطای روشنبینی، بصیرت، حکمت و معیار شناسایی حق و باطل از جانب خدا به فرد مخلص است، بگونهای که این اثر در تمام برخوردهای او به روشنی دیده میشود. چنانچه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «ما اخلص عبد لله عزَّوجلّ اربعین صباحاً الاّ جرت ینابیع الحکمة من قلبه علی لسانه؛ هیچ بندهای برای خدا چهل روز اخلاص نورزید، مگر اینکه چشمههای حکمت از قلب او، بر زبانش جاری گردید.» همچنین حضرت علی (علیهالسّلام) فرمود: «عند تحقیق الاخلاص تستنیر البصائر؛ همگام محقق شدن اخلاص، دیدگاهها نورانی میشوند.» ۵.۴ - پیروزی و موفّقیّتموفقیت در کارها، یکی دیگر از آثار اخلاص است. علی (علیهالسّلام) دراین باره فرمود: «فی اخلاص النّیّات نجاح الامور؛ موفقیت در کارها، به خالصکردن نیتهاست.» ۵.۵ - هیبت و شوکتانسان مخلص بر اثر رعایت اخلاص، چنان هیبتی به دست میآورد که حتی همه جنبندگان، حیوانات وحشی و پرندگان نیز از هیبت و شوکت او میهراسند، چنانچه امام صادق (علیهالسّلام) دراین باره فرمود: «انّ المؤمن لیخشع له کلّ شیءٍ و یهابه کلّ شیءٍ ثمّ قال: اذا کان مخلصاً لله اخاف الله منه کلّ شیءٍ حتّی هوامّ الارض و سباعها و طیر السّماء؛ همانا همه چیز برای مومن خشوع میکند و او را بزرگ و باشکوه میدارد. سپس فرمود: هرگاه مومن، مخلص خدا شد خداوند همه چیز را از او میترساند حتی جنبندگان و درندگان زمین و پرندگان آسمان را.» ۶ - عابدان مخلصپس از بیان آثار اخلاص، اکنون به معرفی نمونههایی از انسانهای پاکباخته که درون و برون خود را از هر آلودگی، پاک و مبرّا کردهاند، میپردازیم، باشد تا این راه یافتگان به عالم بقا را سرمشق و الگو قرار داده، از آنان شیوه اخلاص بیاموزیم. خدای تعالی در حدیث قدسی فرمود: «الاخلاص سرُّ من اسراری استودعته قلب من احببت من عبادی؛ اخلاص، سرّی از اسرار من است که در دل بندگان محبوب خویش به امانت نهادهام.» اگر کسی به باین مرتبه دست یافت، بزرگترین نعمت الهی نصیبش شده است گویند: «روزی سید بحرالعلوم (رحمةاللهعلیه) را شاگردانش خندان و متبسّم دیدند. سبب پرسیدند در پاسخ گفت: پس از بیست و پنج سال مجاهدت، اکنون که در خود نگریستم، دیدم دیگر اعمالم ریایی نیست و توانستهام به رفع آن موفّق گردم.» [۲۲]
مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، ج۳، ص۱۲۲.
در مورد امام خمینی (قدس سرّه) گفتهاند: «از روز جوانی که به مقام اجتهاد رسید، تا روزی که بر کرسی قیادت و امامت نشست در راه شناساندن خود و به دست آوردن مقام و مسند، کوچکترین گامی برنداشت.» [۲۳]
مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، ج۳، ص۱۳۳.
هر که با خدا باشد، خدا همراه اوست. این عظمت و قدرت و شوکتی که امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در دنیا کسب کرده، نه به خاطر تلاش برای خودش بود، بلکه این نتیجه اخلاص، سعی و تلاش برای انجام فرمان خدا بود که او را به آن مرتبه و مقام رساند. «درباره میرزای بزرگ شیرازی نقل شده هنگامی که شاگردان شیخ انصاری پس از درگذشت شیخ با اصرار فراوان میرزا را وادار به قبول این مسؤولیت کردند. قطرات اشک بر گونه و ریش مبارکش جاری شد و سوگند یاد کرد که هرگز به ذهنم خطور نکرده بود که روزی این مسؤولیت عظیم بر دوشم میآید.» [۲۴]
مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، ج۳، ص۱۳۵.
درباره فرزند وحید بهبهانی که نامش عبدالحسین بود نوشتهاند: «در کربلا متولد شده خدمت پدرش علوم دینی و شرعی را تحصیل کرد و در عصر آن مرحوم مرجع مردم در مسائل شرعی شد. وحید بهبهانی اجازه مبسوط به ایشان داد و مردم را به رجوع و استفتا از خدمتش حکم فرمود. پس از رحلت پدر، مردم، علما و مؤمنین از او خواهش کردند که به جای آقا نماز بخواند. پس از اصرار، چند روزی مشغول امامت شد و مامومین فراوانی حاضر میشدند پس از دو ماه، دیگر نیامد و گفت: امامت مقامی است عظیم و تحمّل آن بر من مشکل است و با آن زهد و تقوا، کناره گرفت.» [۲۵]
مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، ج۳، ص۱۴۶.
۷ - پانویس۸ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اخلاص»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۴. ردههای این صفحه : اخلاص | مقالات اندیشه قم
|